آنچه باید یاد بگیرید این است که چکونه با همدیگر و همچنین با دیگر افراد مهم زندگی تان به شیوه ای متفاوت از روشی که در کودکی با شما رفتار شده است، رفتار کنید. صرف نظر از اینکه دیگران چگونه با شما رفتار می کنند، بیاموزید مانند آنها رفتار نکنید.
پس از سالها آموزش شیوه های موثر برخورد با یکدیگر به زوجها، به سه نتیجه اصلی رسیده ایم که از باورهای اصلی آموزه های ما به زوج ها به با هر میزان ناخشنودی است:
۱- همه زوجهایی که برای دریافت کمک به ما مراجعه می کنند از رابطه زناشویی خود ناراضی اند.
اما هرچقدر هم آشفته باشند و احساس بدبختی کنند، از نظر ما هیچ ایراد و نقصی در مغزشان وجود ندارد. یک مغز ناخشنود می تواند مجموعه ای از علائم روانشناختی همچون افسردگی، خشم، اضطراب یا درد ایجاد کند اما با همه این علائم، هیچ یک از شما دو نفر به داروهای روان پزشکی نیاز ندارید. هم اکنون ناخشنودید ولی می توانید یاد بگیرید در کنار یکدیگر زندگی خشنودتر و رضایتمندانه تری داشته باشید.
۲- در یک زندگی ناشاد-تقریبا در همه موارد- طرف مقابل را مسئول ناخشنودی خود می دانیم.
سرزنش کردن و مقصر جلوه دادن دیگری، ناخشنودی شما را افزایش می دهد.منظور ما مقصر بودن یا نبودن نیست. مشکلی که شما با آن سروکار دارید نه جدید است و نه تقصیر شماست.مشکل شما به چگونگی شیوه ای بر می گردد که برای برقراری رابطه با یکدیگر انتخاب کرده اید. این همان روشی است که بیشتر زوج های ناخشنود در رابطه خود به کار می برند و به سر خوردن موش های قطبی به هنگام پائین آمدن از ار تفاعات می ماند…
۳- هر دو نفر به روانشناسی مرسوم که به آن روانشناسی کنترل بیرونی می گوئیم استفاده می کنند.
ما روانشناسی مخرب را روانشناسی کنترل بیرونی می نامیم، زیرا با استفاده از آن،شوهر( که برای زنش عامل بیرونی به شمار می رود)ممکن است در پی آن باشد که زنش را کنترل کند و زن ( که برای شوهرش عامل بیرونی است) ممکن است بخواهد شوهرش را کنترل کند.
نشانه هایی چون اضطراب، افسردگی، خشم و ترس که ممکن است هر یک از شما از آن رنج ببرید، در نتیجه: ۱تلاش ناموفقتان برای کنترل کردن دیگری است،۲٫کوشش ناموفقتان برای گریز از کنترل شدن توسط دیگری یا۳٫ آن گونه که در بیش تر موارد دیده می شود: تلاش همزمان هر دو برای کنترل دیگری است.
در روانشناسی کنترل بیرونی افراد همیشه فکر می کنند که می دانند چه چیزی برای دیگران خوب است و چون همیشه می دانند چه چیزی به صلاح دیگران است، احساس می کنند رسالت دارند دیگران را به انجام رفتار هایی وادارند که خود می خواهند.
این روان شناسی زور و اجبار چنان فراگیر است که تقریبا تمام زوج ها و در همه فرهنگها به محض پایان یافتن شیفتگی ودلباختگی اولیه آن را به کار می برند.
زمانی را به خاطر بیاورید که از همسرتان خواسته اید کاری برایتان انجام دهد که خودش تمایلی برای انجام آن نداشته است.وی اولین بارمشتاقانه این کار را انجام می دهد، اما دفعه بعد از درخواست شما عصبانی می شود. البته اگر تهدید و یا مجبورش کنید ممکن است کار را برای تان انجام دهد، اما این دفعه از روی میل و مشتاقانه انجام نخواهد داد. اگر این موضوع ادامه یابد، رابطه بین شما و او آسیب می بیند و به تدریج نابود می شود.
مرکز مشاوره دانش.