قوانینی که زندگی تان را زیباتر می کند

قوانینی که زندگی تان را زیباتر می کند

در مطلب ارائه شده ۳۰ قانون بسیار موثر که میتوانید در زندگی تان استغاده کنید جمع آوری شده است:

• اگرچه اغلب اوقات ترجیح می دهم که کارها را به نحو احسن انجام دهم و یا مورد تائید دیگران واقع شوم تا از این طریق به اهدافم برسم، اما هرگز مجبور نیستم این طور باشم.
• مهم نیست که برخلاف میل و خواسته من چه اتفاق بدی پیش آمده است ( یا خودم پیش آورده ام )، مهم این است که آن فقط یک پیش آمد بد است و هرگز آنقدر بد نیست که فکر کنم اصلا نباید اتفاق می افتاد، مگر اینکه خودم احمقانه چنین توقعی داشته باشم. وقتی چیز بدی اتفاق می افتد، واقعا وحشتناک نیست، یعنی به این معنی نیست که کاملا بد و افتضاح است و یا بدتر از آن که می توانست باشد، است.
• حتی در هنگام بروز بدترین اتفاق، همیشه خیلی واقع بینانه آن را تحمل می کنم و باز هم می توانم زنده بمانم و شادی های دیگری در زندگی پیدا کنم، البته اگر باور داشته باشم که این توانایی را دارم.
• ممکن است گاهی تفکر، احساس و عمل احمقانه و نادرستی داشته باشم، اما هرگز دلیل بر حماقت، بی لیاقتی، بی ارزشی و نفرت انگیز بودن من نیست.هستی من هرگز ربطی به آنچه انجام می دهم ندارد، حتی اگر به اشتباه این گونه فکر کنم.من فقط کارها، رفتار و عملکردم را ارزش گذاری می کنم نه شخصیتم را.
• من می توانم فقط اعمال، احساسات و افکار دیگران را ارزیابی کنم و از لعن و نفرین آنها، هستی و موجودیت شان دست بردارم.آنها ممکن است رفتارهای ناشایست داشته باشند، ولی آدم های بدذاتی نیستند.
• من قادر خواهم بود که فقط شرایطی را که تحت تاثیرآنها اهداف و سلایق خودم و گروه اجتماعی ام را تحقق می بخشند، مورد ارزیابی قرار دهم و کل دنیا و زندگی را خوب یا بد ارزیابی نکنم.دنیا هرگز جای نفرت انگیزی نیست، فقط بعضی از جنبه های آن مزخرف است.
• من می توانم با استفاده از توانایی هایم و اراده ام، با تلاش و تصمیم جدی برای تغییر، با مصمم بودن در عمل کردن به آن و کسب اطلاعات لازم برای بهتر عمل کردن، و با وجود سخت و مشکل بودن در رفتار، احساسات، و افکار خود تغییرات لازم را به وجود آورم.
• اگر مصمم باشم که روی کمتر نگران کردن خودم و ناراحتی پذیری کمتر کار کنم و اگر واقعا برای حل این مشکل تلاش کنم، به احتمال زیاد موفق خواهم شد. اما مادامی که یک انسان و جایز الخطا هستم، نمی توانم یک انسان کامل و بدون اضطراب و پریشانی باشم. من نمی توانم یک سوپرمن باشم.
• من بدون تلاش برای انجام کارها هیچ وقت وانمود نخواهم کرد که از عهده کاری بر نمی آیم. هر کار سختی را امتحان خواهم کرد تا ببینم می توانم از پس آن برآیم یا نه.
• من آنچه را که واقعا نمی توانم انجام دهم، به سادگی خواهم پذیرفت.
• سعی خواهم کرد تا از افراط گرایی اجتناب کنم. از خیلی خوب یا خیلی بد دیدن هر چیز پرهیز کنم. از خوش بینی و بدبینی بیش از اندازه خودداری کنم. هدف اصلی من حفظ تعادل و یک روش واقع بینانه در زندگی خواهد بود. حتی اهداف خودم را مبالغه آمیز انتخاب نخواهم کرد.
• من هرگز به طور کامل ناراحتی ناپذیر نخواهم شد، مگر بعد از مرگ.پس حالا که هنوز زنده هستم چطور می توانم کمتر باعث ناراحتی و نگرانی خودم شوم؟
• من موهبت ها و امتیازات زیادی در کنار نقص ها و کمبودهایم دارم و می خواهم از این امتیازات خودم لذت ببرم و از آن ها برای پذیرش خودم بهره خواهم گرفت.
• من می توانم درباره اصل و ریشه ناراحتی ها و نگرانی هایم شناخت پیدا کنم، اما بیشتر ترجیح می دهم که بدانم چرا بعضی از آنها را هنوز هم حفظ می کنم و اینکه چگونه می توانم آنها را تغییر دهم.
• من سعی می کنم در کارم ماهر باشم، زیرا از خود کار و نتیجه خوبی که عایدم می شود لذت می برم. کارم را فقط به خاطر اینکه ثابت کنم خوب هستم خوب انجام نمی دهم.
• احساس شرمساری نسبت به خودم به عنوان کننده کار، فقط کمک می کند تا از اصلاح رفتارم خودداری کنم و بی جهت در زندگی ام محدودیت ایجاد کنم.
• اگر مریخی های عاقل به زمین بیایند و ببینند آدم باهوشی مثل من گاهی می تواند چنین اعمال احمقانه ای ازش سر بزند ،از خنده روده بر می شوند.بهتر است یاد بگیریم با آنها بخندیم.
• تمام رویدادها به ندرت کاملا بد و ناخوشایند هستند. گاهی اوقات حتما می توانم بعضی از فواید آنها را پیدا کنم و یا از مضرات شان درس بگیرم. به خصوص اینکه می توانم از مبارزه برای پرهیز از ناراحت کردن بیش از اندازه خود در برابر رویدادها لذت ببرم.
• اجتناب از انجام کارهایی که ترس غیر منطقی از آنها دارم فقط مانع می شود تا بر ترس و وحشت خودم غلبه کنم، اما خطر کردن، خطر کمتری دربردارد.
• من دل نگران سلامتی ام هستم، دلواپس حوادث احتمالی و کارهای خطرآفرین هستم، خیلی احتیاط می کنم که به خودم و کسانی که دوست شان دارم آسیب نرسانم. اما من نمی توانم دنیا را تحت اختیار و کنترل خودم بگیرم، برای همین سعی می کنم تا حوادث خطرناک غیرمعمول، دغدغه خاطرم نشوند.تشویش و نگرانی من هرگز روند بروز حوادث را متوقف نمی کند.
• تعلل در انجام کارهایم، کار من را آسانتر نمی کند.پس سعی می کنم تا تعلل کردن کردن هایم را به تاخیر بیندازم.
• انکار مشکلات هیجانی ام مانع تلاش برای حل آنها می شود. توجیه کردن آنها ابدا عاقلانه نیست.
• دوست دارم از عقاید و باورهایم دفاع کنم و احساسات واقعی ام را بروز دهم. اما گاهی اوقات بد نیست در جاهایی بیان احساساتم  را کنترل کنم.
• آدم ها اغلب خیلی با یکدیگر فرق دارند. مسلما باید همین طور باشند و من با این مسئله کنار می آیم.

• من می توانم بدون بداخلاقی مخالفت با انسان ها را بپذیرم. وقتی در یک بحث و گفتگو موفق نمی شوم، به ندرت به فکر خودکشی می افتم
• متنفرم از اینکه دیگران رفتار غیر منصفانه و ناجوانمردانه ای با من داشته باشند، اما دلیل نمی شود که فکر کنم همه باید با من درست رفتار کنند.لزومی ندارد که به خاطر بعضی رفتارهای ناخوشایند، مدام به آنها فکر کنم و یا کینه به دل بگیرم. مشغله ذهنی ام درباره بی عدالتی در واقع نوعی بی عدالتی در مورد خودم به حساب می آید.
• مهم نیست چقدر برایم اهمیت دارد که فرد خاصی دوستم داشته باشد، مهم این است که من درک می کنم آدم های ارزشمند دیگری هم وجود دارند که دوستم بدارند یا دوستشان بدارم.بله خیلی ها هستند.
• من تمام تلاشم را می کنم خودم را به یک نوع خاص از تفکر، احساس و عمل عادت ندهم.
• تمام تلاش من در زندگی ام در کنار بودن منطق، لذت بردن از زندگی ام خواهد بود.
• تا جایی که بتوانم می پذیرم بهترین و مناسب ترین راه های حل مسائل را بیابم نه فوری ترین و تکراری ترین راه حل ها.

منبع: چگونه شادی آفرین زندگی خود باشیم و در برابر ناملایمات مقاومتر – آلبرت آلیس – مترجم: عاطفه هوشان. موسسه خدمات فرهنگی رسا

با ما همراه باشید…

مرکز مشاوره دانش ۳۳۳۵۴۳۴۸