رشد و افزايش اعتماد به نفس. قسمت اول( ماهیت عزت نفس)
عزت نفس برای بقا و سلامت روانی انسان حیاتی است. عزت نفس یکی از ملزومات عاطفی زندگی است و بدون آن بسیاری از نیازهای اساسی برآورده نمیشوند.
یکی از مهمترین عواملی که انسان را از سایر حیوانات متمایز میکند، آگاهی از خود است. یعنی توانایی تشکیل یک هویت و اختصاص دادن ارزشی به آن.
به بیان دیگر، این ظرفیت در انسان وجود دارد که تعریف کند کیست. و سپس ببیند که آیا آن هویت را دوست دارد یا خیر.
در واقع عزت نفس بّعد ارزیابانه خودپنداره است. خودپنداره یعنی توصیف فرد از خودش.
و اشاره به این دارد که چگونه خود را ارزشیابی میکنیم. در انسان این امکان وجود دارد که رنگها، صداها، شکلها و احساسهای خاصی را دوست نداشته باشد. اما اگر فرد بخشهایی از خودش را دوست نداشته باشد ساختار روانی او به شدت آسیب میبیند .
در چنین شرایطی شخص از هر چیز که درد عدم پذیرش را به هر شکلی وخیم میکند اجتناب میورزد. چنین فردی در مسائل اجتماعی، تحصیلی یا شغلی کمتر پیشرفت میکند. زیرا توانایی دستیابی به پیشرفت و انتظار دستیابی به آن را در خود نمیبیند.
برقراری و حفظ روابط دو طرفه و سالم اجتماعی برای او دشوار است و تنهایی و انزواي بیشتر تجربه میکند. از آنجایی که عزت نفس با سازگاری روانی هم رابطه دارد، افراد با عزت نفس پایین غالباً نشانههایی از مشکلات و بیماریهای روانی از جمله اضطراب و استرس شدید را تجربه میکنند .
افراد با عزت نفس پایین توانایی خود برای ابراز تمایلات جنسی، مورد احترام و توجه بودن، شنیدن انتقاد، تقاضای کمک یا حل مشکل را سرکوب میکنند.
شخصی که عزت نفس پایینی دارد برای اجتناب از قضاوتهای بیشتر و عدم پذیرش مکرر دیوارهای دفاعی را برپا میکنند. ممکن است خود را سرزنش کنند، عصبانی و ناامید شوند و یا خویشتن را در فعالیتهای آرمانگرایانه غرق نمایند و گاه نیز به الکل یا مواد مخدر، روابط جنسی ناسالم و بزهکاری متوسل شوند به بیان دیگر عزت نفس پایین با آسیبهای فردی و اجتماعی فراوان همراه است.
بررسی کودکان به وضوح نشان داده است که شیوه فرزندپروری والدین طی سه چهار سال اول زندگی، تعیین کننده میزان عزت نفس اولیه کودک است.
در خانوادههایی که والدین از حمایت عاطفی، شیوه کنترل مردم سالارانه، و مبتنی بر ملایمت گرمی و استدلال استفاده میکنند، فرزندان به مراتب عزت نفس بالاتری نسبت به فرزندانی دارند که در خانوادههای استبدادی، کاملاً آزادگذار یا طرد کننده نربیت شدهاند. اما اغلب تحقیقات مربوط به کودکان بزرگتر، نوجوانان و بزرگسالان یک سوال مشترک دارند علت چیست؟ و معلول کدام است؟
آیا موفقیت تحصیلی به عزت نفس کمک میکند؟ یا عزت نفس منجر به موفقیت تحصیلی میشود؟ آیا موقعیت اجتماعی بالا عزت نفس بالا را به دنبال دارد؟ یا عزت نفس بالا به فرد کمک میکند به موقعیت اجتماعی بالا دست یابد؟ یا موفقیت در مصاحبههای شغلی باعث میشود که فرد خود را دوست داشته باشد؟ یا چون خود را دوست دارد در این مصاحبهها بهتر عمل میکند. ؟
این همان سوال( اول مرغ بود یا تخم مرغ)؟ است . به نظر میرسد که عزت نفس حاصل شرایط زندگی است و از سوی دیگر شرایط زندگی به شدت تحت تاثیر عزت نفس است. اما کدام یک اول میآید این سوال تلویحات مهمی برای افزایش عزت نفس دارد.
اگر شرایط خارجی تعیین کننده عزت نفس باشند آنگاه کافیست شخص شرایط خود را بهبود بخشد تا عزت نفسش افزایش یابد. فرض کنیم شما عزت نفس پایینی دارید، چون نتوانستید دیپلم بگیرید. قدتان کوتاه است، مادرتان از خودش خوشنود نبوده است. در پایین شهر زندگی میکردهاید. بنابراین کافی است به کلاسهای شبانه بروید تا مدرکتان را بگیرید، ۲۰ سانتیمتر بلندتر شوید، توسط مادر دیگری پرورش یابید و به بالای شهر نقل مکان کنید آیا با این اقدامات میتوان عزت نفس را افزایش داد ؟؟
روشن است که چنین چیزی امکانپذیر نیست. درباره والدین یا قد نمیشود کاری کرد. بنابراین فقط میتوان امیدوار بود که وضعیت برعکس باشد. یعنی عزت نفس تعیین کننده شرایط زندگی باشد این بدان معنی است که اگر شخص عزت نفس خود را بهبود بخشد شرایطش هم بهبود خواهد یافت .
واقعیت این است که عزت نفس و شرايط زندگی رابطه غیر مستقیم با هم دارند. عامل مداخلهگر دیگری وجود دارد که همواره تعیین کننده عزت نفس است و آن افکار خود فرد است.
برای مثال وقتی شخص در آینه به خود نگاه میکند و میگوید چه هیکل بدی پیدا کردم، این فکر میتواند بر عزت نفس او اثر منفی بگذارد .اما اگر در آینه نگاه کند و فکر کند، به نظر میرسد مدل موهایم خیلی خوب شده است اثر آن روی عزت نفس کاملاً برعکس خواهد بود. در این دو مورد تصویر فرد در آینه همان است تنها افکار فرق کردهاند .
با توجه به اینکه افکار نقش بسیار مهمی در چگونگی ادراک و احساسات ما دارند، بررسی افکار میتواند در فراهم آوردن شرایط مناسب برای رشد و تقویت عزت نفس اهمیت ویژهای پیدا کند.
اساساً دو نوع مشکل عزت نفس وجود دارد۱- موقعیتی ۲- خصیصهای
عزت نفس پایین موقعیتی فقط در حوزههای خاصی وجود دارد و به اصطلاح وابسته به موقعیت است. برای مثال فرد ممکن است به عنوان والد و شریک زندگی قضاوت مثبتی در مورد خود داشته باشد، ولی در موقعیتهای کاری همواره منتظر شکست باشد.
شخص دیگری ممکن است خود را فاقد مهارتهای اجتماعی بداند ولی در حرفهاش کارآمد و موفق باشد.
اما در عزت نفس پایین خصیصهای که معمولاً ریشه در تجارب اولیه زندگی دارد احساس اشکال، كلیتر است و بسیاری از جنبههای زندگی را تحت تاثیر قرار میدهد.
عزت نفس پایین موقعیتی، مشکلی است که روشهای بازسازی شناختی برای آن کاملاً مناسب است. در این روشها سعی میشود تحریفهای شناختی شناسایی شوند. بر نقاط قوت در مقابل نکات ضعف تاکید شود و مهارتهای خاصی برای رویارویی با اشتباهات و انتقادها در شخص پرورش یابند.
تغییر دادن الگوهای تفکر سازش نیافته، احساس اعتماد به نفس و ارزشمندی را به میزان قابل توجهی افزایش میدهد.
از آنجا که عزت نفس پایین خصیصهای ناشی از یک اشکال در هویت اولیه،یک احساس بد بودن است، تغییر دادن افکار کافی نیست شناسایی و شروع به کنترل کردن صدای منتقد درونی به آن کمک میکند .
این بحث ادامه دارد ….
مرکز مشاوره دانش
دکتر صالح قلیپور
کتاب رشد و افزایش عزت نفس: دکتر متیو مک کی و پاتریک فینگ
ترجمه دکتر مهرناز شهرآرایی
نشر آسیم ۱۳۹۶ تهران
۳۳۳۵۴۳۴۸